زیست‌ پاره‌ها

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندهای روزانه

۱ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

۰۴
دی

می‌خواهم از این حکم دفاع کنم: برای کسی که نگرش اصلاح‌طلبانه دارد، بهتر آن است که در انتخابات پیش روی مجلس (و احتمالاً انتخابات آینده‌ی ریاست جمهوری) رأی ندهد.

گفته خواهد شد که بعد از این افتضاحات به خون‌آلوده، بعد از بارها و بارها فرصت دادن به جریان اصلاح‌طلبی، بعد از خیانت‌های آشکار محمد خاتمی و حسن روحانی در دوره ها‌ی دوم ریاست جمهوری خود، بعد از مشاهده‌ی این همه ناکارآمدی، بعد از لمس کردن امنیتی‌ترین دولت بعد از انقلاب (آیا این فرض درست است؟) و غیره و غیره و غیره، معلوم است که نباید رأی داد. حالا تو می‌خواهی به نفع رأی ندادن استدلال کنی؟ (پوزخند).

می‌دانم که برای بسیاری شرکت نکردن در بازی انتخابات بدیهی شده است. مخاطب من آنها نیستند. مخاطب من کسی است که همچنان متعهد به فکر اصلاح‌طلبانه است، همچنان، هرچند کمتر از پیش، روش اصلاح‌طلبانه را برای پاسخگو کردن حکومت و افزودن به کارایی آن مفیدتر از روش‌های بدیل می‌داند، همچنان فکر می‌کند که درست است که تعداد بسیاری از دم گلوله گذشتند و در خون سرخ خویش غلتیدند، ولی باید صبور و آرام بود، باید خشم خود را فروخورد و بدون خشم و از منظر عقلانیت و سود و زیان به ماجرا نگاه کرد و سنجید که آیا باید در انتخابات پیش روی مجلس (و احتمالاً انتخابات ریاست جمهوری آینده) شرکت کرد یا خیر. من می‌خواهم استدلال کنم که شاید حتی برای چنین کسی بهتر آن باشد که در انتخابات پیش روی مجلس (و احتمالاً انتخابات ریاست جمهوری آینده) شرکت نکند.   

استدلال من، که از احمد زیدآبادی وام گرفته شده است (پانویس یک)، بسیار ساده است. اگر کسانی که در سوی تفکر اصلاح‌طلبانه ایستاده‌اند رأی ندهند، مجلس (و احتمالاً ریاست جمهوری) با بخش غیرانتخابی حکومت همسو می‌شود و شاهد یکدست شدن حکومت خواهیم بود. یکدست شدن حکومت آنها را در برابر مردمی که از نارکارآمدی‌های تمام این سال‌ها به جان آمده‌اند، با احتمالی بسیار زیاد، پاسخگو خواهد کرد. مثال بزنم: حکومت یکدست اگر ببیند که چاره‌ای جز تن دادن به FATF ندارد، به آن تن می‌دهد، و در پستوهای غیرانتخابی، مانع بر سر راه قسمت انتخابی حکومت ایجاد نمی‌کند.

اگر هدف تفکر اصلاح‌طلبانه بیش و پیش از هرچیز پاسخگو کردن بخش غیرپاسخگوی حکومت باشد، نتیجه آن است که مطابق استدلال بالا شاید بهتر باشد که اجازه دهیم که حکومت یکدست شود تا با احتمال بالایی، در برخورد با واقعیت‌های روی زمین، وادار به پاسخگویی شود.

اما این استدلال یک قید مهم دارد و آن اینکه پیشنهاد بالا صرفاً محدود به شهروند اصلاح‌طلب نشود. صرفاً شهروند نیست که نباید رأی دهد. بلکه بازیگران اصلاح‌طلب، آنها که رو به وارد شدن در حکومت دارند، نیز باید قید حضور در مجلس (و احتمالاً ریاست جمهوری) را بزنند. باید این اطمینان را به همه،‌ و از جمله بخش غیرانتخابی حکومت، بدهند که دیگر نگران حضور ما نباشید، ما نخواهیم بود، این گوی و این میدان. با این اوصاف، حکومت اکنون یک‌دست شده اولاً نمی‌تواند خود را برنده‌ی رأی مردم بداند (زیرا رقیبی در کار نبوده است) و ثانیاً نمی‌تواند با لولو سرخرمن ساختن از این بازیگران اصلاح‌طلب، از پاسخگویی فرار کند. حکومتی خواهد بود که یکدست است و کوه مشکلات واقعی آن بیرون منتظر ایستاده است.

اما یک نقد: مگر در دوره‌ی مجلس‌های هفتم و هشتم و ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد حکومت یکدست نشد؟ نتیجه آیا پاسخگو کردن حکومت بود؟

پاسخ: اولاً احمدی‌نژاد خود را برنده‌ی بازی انتخابات می‌دانست. اصلاح‌طلبان در هر دو دوره‌ی ریاست‌جمهوری او فعالانه در بازی انتخابات شرکت کردند و به هر دلیل بازی را باختند. این طور نبود که تفکر اصلاح‌طلبی بیرون بازی حکومت بایستند و گوی و میدان را به آنها واگذارد. ثانیاً بازی فعالانه‌ی اصلاح طلبی در انتخابات سال ۸۸، و قصه‌های بعدش، مفر خوبی برای گریز از پاسخگویی حکومت ایجاد کرد. آنها در برهه‌ای، موجه با غیرموجه، مشکلات را به پای یک سال و اندی به بن‌بست کشاندن کشور توسط جنبش سبز نوشتند و از زیر بار پاسخ شانه خالی کردند. ثالثاً بخش اعظمی از زمان یکدست‌شدگی در دوره‌ی احمدی‌نژاد مصادف شد با سرازیری پول‌های نفت به کشور و این درآمد هنگفت می‌توانست بر بسیاری از مشکلات سرپوش بگذارد. رابعاً این‌گونه نبود که حکومت یکسره پاسخگو نباشد. من فکر می‌کنم که حکومت در دوره‌ی احمدی‌نژاد بیش از دوره‌های خاتمی و روحانی پاسخگویی پیشه کرد و سعی کرد راه حل واقعی پیدا کند. مثال بزنم: کلید مذاکره با آمریکا، که در نهایت منجر به برجام شد، پیش از حضور دوباره‌ی اطلاح‌طلبان (و اعتدالیون) در مسند، زده شد.

من فکر می‌کنم که حتی اگر تفکر اصلاح‌طلبانه داشته باشیم، پس از ربع قرن حرکت‌های ایجابی، می‌ارزد که این‌بار مطلقاً سلبی رفتار کنیم. به عنوان یک شهروند اصلاح‌طلب رأی ندهیم و به عنوان یک بازیگر اصلاح‌طلب، خودخواسته کنار گود بایستیم. شاید حکومت یک‌دست شده‌ی فاقد لولوی سرخرمن و مواجه با کوه مشکلات، و خزانه‌ی خالی، از توهم‌های آسمانی فروآید و به واقعیت‌های کف خیابان پاسخ دهد.     

پانویس یک) https://zeitoons.com/70895

  • فراز قلبی